پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار
دسته: فقه و حقوق اسلامیبازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 30 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 27
بر اساس ماده 105 قانون مجازات اسلامى (حاكم شرع مى تواند در حق الله و حق الناس به علم خود عمل كند و حد الهى را جارى نماید و لازم است مستند علم را ذكر كند…)
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار
بر اساس ماده 105 قانون مجازات اسلامى:
(حاكم شرع مى تواند در حق الله و حق الناس به علم خود عمل كند و حد الهى را جارى نماید و لازم است مستند علم را ذكر كند…)
در بابهاى دیگرى از قانون یاد شده در فصلها و بخشهاى مربوط به راههاى ثابت كردن بَزَه لواط (ماده120) مساحقه (ماده128) دزدى (ماده199) و قتل (ماده231) نیز قانونگذار, علم را یكى از راههاى ثابت كردن دعوى دانسته و به تكرار مضمون ماده 105 پرداخته است.
ماده هاى یاد شده, از فتاواى حضرت امام خمینى, قدّس سرّه, در تحریر الوسیلة گرفته شده و برابرند با دیدگاه مشهور فقهاى امامیه.1
در فقه امامیه نیز, اقرار, شهادت و قسامه در كنار علم قاضى از دیگر راههاى ثابت كردن دعوى شناخته شده و آثار ویژه اى بر هر یك از آنان و بیش تر بر اقرار و بیّنه مترتب گردیده است كه عبارتند از:
1. اگر قتل خطأى محض, با بیّنه ثابت شده باشد, دیه بر عهده عاقله و در صورت ثابت شدن با اقرار بر عهده خود قاتل است.
2. هرگاه بَزَه زنا یا لواط با بیّنه ثابت شده باشد, شروع رجم بر عهده شاهدان و در صورت ثابت شدن آن با اقرار, بر عهده قاضى است.
3. در اجراى كیفر رجم, هرگاه مجرم از حفره رجم فرار كند, در صورت ثابت شدن بَزَه وى با بیّنه, به محل خود برگردانده و كیفر اجرا خواهد شد و در صورت ثابت شدن با اقرار, وى را رها خواهند كرد.
4. هرگاه در بابهاى حدود, بَزَه از راه اقرار ثابت شده باشد, قاضى حق بخشش بَزَه كار را دارد و در صورت ثابت شدن با بیّنه, چنین حقى وجود ندارد.
5.پذیرش توبه بَزَه كار در بابهاى حدود, بستگى بدان دارد كه توبه پیش از اقامه بیّنه صورت گرفته باشد.
مسأله مورد بحث در این نوشتار آن است كه علم قاضى به عنوان یكى از دلیلهاى ثابت كننده دعوى, به كدام یك از راههاى دیگر (بیّنه و اقرار) پیوسته است و یا در اصل علم قاضى فرق دارد و دسته سوم به شمار مى آید, یا خیر؟
در پایان یادآورى این نكته ضرورى است كه در پذیرفتن و نپذیرفتن علم قاضى به عنوان یكى از راههاى ثابت كردن دعوى, مبانى مختلفى وجود دارد كه نوشته حاضر در مقام بررسى آن نبوده و با فرض پذیرش حجت بودن علم قاضى به شكل مطلق (در حدود و قصاص و دیات و تعزیرات) مسأله را بررسى مى كند.
بررسى مسأله یاد شده در دو مقام صورت مى گیرد:
اول: مقتضاى ادله اجتهادى در این مورد چیست؟
دوم: در صورت ناتوانى و كوتاهى دلیلهاى اجتهادى از حل مسأله, مقتضاى اصل عملى چه خواهد بود؟
مقام اول: مقتضاى ادله اجتهادى
بحث از دلیلهاى اجتهادى در دو مرحله صورت مى گیرد.
مرحله اول: آیا در دلیلهایى كه عهده دار بیان احكام بارشده بر اقرار و بیّنه هستند, دلالتى لفظى (اطلاق یا عمومى) وجود دارد كه علم قاضى را نیز شامل شود؟
مرحله دوم: آیا لسان دلیلهاى یاد شده, به گونه اى هست كه بتوان از آنها الغاى خصوصیت كرده و علم را به یكى از آن دو پیوندانید؟
چنانكه در مقدمه ذكر شد, بیّنه و اقرار در جاهاى گوناگونى داراى آثار و احكام جداى از یكدیگر بودند از آن جا كه ممكن است علم قاضى در تمامى جاها به بیّنه, یا در تمام جاها به اقرار پیوسته شود و یا در پاره اى از جاها به بیّنه و در پاره اى جاها, به اقرار پیوسته شود, دلیلهاى یاد شده در هر مورد را به شرح و جداى از یكدیگر بررسى خواهیم كرد.
1. پرداخت دیه در قتل خطأى محض
فقهاى امامیه, اجماع دارند كه در قتل خطأى محض, عاقله, تنها ضامن دیه قتلى هستند كه با بیّنه ثابت شده باشد و در صورت اقرار قاتل به قتل خطأى محض, خود وى ضامن خواهد بود.
مستند این حكم سه روایت است:
حدیث اول: محمّد بن الحسن باسناده عن محمّد بن احمد بن یحیى عن أبى جعفر عن أبى الجوزاء عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن على عن آبائه(ع) قال:
(لا تعقل العاقلة الاّ ما قامت علیه البیّنة قال وأتاه رجل فاعترف عنده فجعله فى ماله خاصّة ولم یجعل على العاقلة شیئاً.)2
عاقله ضامن هیچ جنایتى نیست, مگر آن كه بیّنه بر آن اقامه شده باشد. زید مى گوید: مردى به نزد امام آمد و به قتل اعتراف كرد. پس حضرت دیه را فقط در مال وى قرار داد و چیزى بر عاقله مقرر نفرمود.
سند حدیث: مراد از ابى جعفر, احمد بن محمّد بن عیسى است كه ثقه است و ابوالجوزاء همان منبه بن عبداللّه است كه نجاشى وى را صحیح الحدیث دانسته است.3 حسین بن علوان, عامى است ولى نشانه هایى بر ثقه بودن وى وجود دارد.4 عمرو بن خالد نیز, به دلیل توثیق ابن فضال ثقه است.5 بنابر این, روایت موثقه و یا به اعتبارى معتبره است. علاوه بر آن كه حتى اگر ضعیف نیز باشد, عمل اصحاب بدان, جبران كننده ضعف سند شمرده مى شود.
دلالت حدیث: ممكن است ابتدا به نظر برسد مقتضاى استثناى یاد شده در روایت آن است كه عاقله فقط ضامن قتل خطأى ثابت شده از راه بیّنه است. بنابراین, علم قاضى نیز همچون اقرار سبب ضمان نخواهد شد. لیكن توجه بدین نكته ضرورى است كه در این روایت و دیگر روایتهایى كه ب ه زودى به بررسى آن مى پردازیم, بیّنه در رویاروى با اقرار مطرح شده است و علم قاضى به عنوان یكى از راههاى ثابت كردن دعوى در نظر نبوده; زیرا بیش تر دعاوى, با تمسك به بیّنه و اقرار و گاه قسامه (در مورد قتل و جرح) حل و فصل مى شده است. بنابراین, هر چند عبارت ( لاتعقل العاقلة) مطلق به نظر مى رسد و شامل علم قاضى و حتى قسامه نیز مى شود, ولى در واقع حدیث نسبت به علم قاضى اهمال دارد, نه اطلاق.
مثال یاد شده در ذیل حدیث نیز اشاره بدان دارد كه مورد ضامن نبودن عاقله در قتل خطأى محض, همان اقرار است.
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
برچسب ها : پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار , دانلود مقاله پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار , دانلود تحقیق پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار , دانلود پژوهش پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار , دانلود تحقیق و مقاله پیوستن علم قاضى به بیّنه یا اقرار , علم قاضى