loading...
دانلود تحقیق , پروژه و مقاله
علی کوندری بازدید : 480 چهارشنبه 17 شهریور 1395 نظرات (0)

بررسی انسان،علم، معنا

بررسی انسان،علم، معنادسته: علوم انسانی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 16 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 13

مقاله بررسی انسان،علم، معنا در 13 صفحه ورد قابل ویرایش

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

بررسی انسان،علم، معنا


انسان تقریباً موجود مركبی است كه تجزیه و تحلیل آن بآسانی صورت نمی گیرد و با تركیب و جسم ظاهری نمی توان نسبت بخصوصیاتی درونی او قضاوت نمود و تا كنون هم اسلوب و روش خاصی بدست نیامده كه ما بتوانیم مانند یك مسئله ریاضی تمام اعضاء و اجزاء و روابط او را با یكدیگر و مخصوصاً روابطی كه با دنیای خارج پیدا می كند تحت مطالعه قرار می دهیم.

 

در مورد انسان بسیاری از چیزهاست كه مختصراً بدون جواب می ماند، ما می دانیم كه همگی از تركیب انسان و بافته های اعصاب و عضلات و یك رشته تمایلات غرایز مخصوص بوجود آمده ایم اما روابط این تمایلات با سلولهای مغز جزء اسراری است كه تا كنون هیچ عالمی روانشناسی نتوانسته است كشف كند.

 

اگر بخواهیم حقیقت را بگوئیم این انسان غیر حقیقی كه ساخته و پرداخته تمدن امروزی است كاملاً شبیه به قصرهای مجلل است كه روی كارت نقاشی نشده و ساختگی تر از این انسان آن انسانی است كه روی تئوریهای غلط و تخیلات شاعرانه ماركس كه می خواست اجتماع آینده دنیا را بنا كند.

 

انسان دارای دو صورت است:

 

ما میل داریم همیشه زندگی كنیم و در عین این زندگی می خواهیم آزاد و مستقل باشیم، آن را از سایر موجودات جدا می دانیم، سعی و كوشش افراد انسان همین بوده است كه تا سر حد امكان مشكلات زندگی را آسان نماید و چندان توجهی به مسائل مشكل بدن انسان و نیروی مرموز روحی نداشته اند.

 

اندازه و شكل بدن انسان:

 

بدن انسان را می توان به نسبت یك اتمی كوچك و یك ستاره عظیم اندازه گرفت یعنی به نسبت اشیائی كه ما خود را با آن مقیاس می گیریم بدن انسان كوچك یا بزرگ جلوه می كند. در طول بدن انسان مساوی دویست هزار سلول و بافته های بدن یا معادل دو میلیونه میكروب های معمولی است بشرطی كه این سلولها با میكروبها را روی هم قرار بدهیم.

 

طول عمر انسان:

 

هر انسان زنده ای با پیروی غریزه حیاتی مایل است كه زیاد عمر كند و مخصوصاً می خواهد در دوره عمر خود همیشه جوان باشد یعنی نیروی جوانی در زمان پیری در او وجود داشته باشد پس به چه علت است كه تا كنون نتوانسته ایم این راه‌ها را پیدا كنیم.

 

بعضی عقیده دارند كه فعالیتهای زیاد و صرف انرژی بدن باعث كوتاهی عمر می‌شود اشخاصی كه زیاد غصه می خورند و زندگی ناراحت و هول انگیزی دارند از عمر طولانی محرومند دسته دیگر معتقدند كه زیادی عمر او محال و خارج از قاعده‌ای است و ممكن نیست بشر ناتوان بتواند در این راه موفقیت پیدا كند ولی پیدا شدن چند دسته از مردمانی كه صد سال یا بیشتر عمر كرده اند ثابت می كند اگر موجباتی فراهم شود، اشخاص دیگر هم می توانند به آن برسند اما مطلبی كه در اینجا مورد توجه است اینست كه عمر زیاد در صورتی مفید است كه نیروی خیالی انسان به یك نسبت معنی پایدار بماند در صورتی كه خلاف این موضوع بیشتر عمومیت دارد یعنی غالب جوانی در دوره جوانی چنان ضعیف و فاقد نیرو می شوند كه از پیران و سالخوردگان ناتوان‌تر و بی جان ترند از طرف دیگر اگر بنا باشد تمام مردم با این ضعف و ناتوانی به سن هشت یا نود برسند بسیاری از دانشمندان در مراحل اولیه در مقابل این آرزو با شكست های سخت واجه گردید و كسی نتوانست با هیچ وسیله رمز جوان ماندن را بدست بیاورد.

 

با این حال و با وجود شكست های متوالی انسان احتیاج دارد و می خواهد همیشه جوان بماند. اما متاسفانه تمدن علمی و پیشروی در عالمی ماده تا مدتی دریچه دنیای روح و حقیقت را بروی انسان بسته بود و چون بطور دائم و مدام با علم ماده سر و كار داشتیم نتوانستیم در این زمینه موفقیتی حاصل نمائیم.

 

در مرحله اول چیزی كه برای ما مسلم است این است كه نیرومندی بدن ما همیشه باید حفظ شود اما این نیرومندی و نشاط زندگی تا كنون نتوانسته است حتی یك روز بر عمر انسان بیفزاید و بطوریكه تجربه نشان داد در قرنهای اخیر یك مرد چهل و پنج ساله نیرومند نمی تواند امیدوار باشد كه فرضاً عمر او تا سن هشتاد برسد بلكه بطور محسوس مشاهده می شود كه بتدریج طول عمر انسان كم می شود.

 

روابط بدن انسان با دنیای خارج:

 

انسان بوسیله دستگاه و سلسله اعصاب خود تاثیرات خارج را در بدن ضبط و از راه اعضاء و عضلات خود به خارج پس می دهد برای ادامه زندگی انسان راه باطن بیشتر از راه اعضای خارج خود نبرد می كند- انسان دارای دو نوع سلسله عصبی است یك سلسله عصب مركزی آن در مغز و بوسیله عضلات بدن پخش می شود دوم سلسله عصب مجهول كه برعكس سلسله عصب مركزی از روی اراده انسان نیست و این سلسله عصب مربوط به سلسله عصب مركزی است و هر دوی آنها تركیبات بدن را مجزا و هر كدام با دنیای خارج با یكی از اعضا ارتباط پیدا می كند. سلسله عصب مركزی شامل مغز سر و نخاع می باشد كه مستقیماً با عصب عضلات و غیر مستقیم با سایر اعضا ارتباط پیدا می كند.

 

یكی از وظایف مهم دستگاه مركزی پاسخ دادن سریع بتمام تاثیرات خارجی و ایجاد حركات منظم بدن ما است بطور كلی بوسیله دستگاه عصبی ما می توانیم با دنیای خارج ارتباط پیدا كنیم- اعضای بدن ما، مانند معده، جگر و قلب و غیره تحت اراده ما كار نمی كنند و برای ما تقریباً غیر ممكن است مقدار ظرفیت رگها یا حركات قلب خود را كم یا زیاد كنیم. استقلال این حركات بواسطه وجود همان اعصاب حساسه در هر یك از اعضاء است و جریان منظم هر یك بوسیله توده های عظیم سلولها و سلسله‌های اعصاب هر یك از آنها در زیر جلد و سایر قسمتهای بدن صورت می گیرد و به عبارت دیگر هر یك از اعضای بدن دارای دستگاه منظم سلسله عصبی مركزی و مجهول و حساس است كه اجتماع تمام آنها حركت مستمر اعضا را روی نظم و انضباط غیر قابل انحرافی اداره می نماید.

 


 

استعداد بدن انسان:

 

باید دانست كه استعداد بدن انسان در مقابل امراض بسیار متفاوت و هر یك از اعضای بدن از بافته ها و سلولهای و گلوبولهای خون تا بزرگترین و پر مقاومت ترین آنها هر كدام به یك نسبت معین استعداد جذب میكروبها را دارند. تاثیرات این ناخوشی ها به نسبت استعدادی كه در هر یك از اعضای بدن وجود دارد.

 

با این حال نظر با اختلاف استعدادی كه در اشخاص موجود می باشد نوع تاثیر آن نیز تفاوت دارد در مقابل ناخوشیها بعضی اشخاص خیلی شدید الاثر و دسته دیگر مقاومت زیاد دارند این تفاوت بزرگ ناشی از وضع ساختمان داخل بدن آنهاست كه از ورود و قبول میكروب ها جلوگیری می كند یا وقتی هم كه وارد شدند بلافاصله از بین می روند و بطوری كه ما ببینیم بسیاری از اشخاص اساساً ناخوش نمی شوند و یا اگر مریض شدند سالم می مانند ما هنوز علت این مقاومت یا قبول نكردن ناخوشی را در بدن انسان نمی دانیم شاید مربوط به بعضی خصوصیات ارثی یا چیزهایی باشد كه در نتیجه زندگی در محیط مخصوصی در انسان بوجود می آید.

 

انسان كیست:

 

بطوری كه دانستیم افراد انسان با یكدیگر یكسان نیستند و هر كدام دارای شخصیت مخصوص و تابع تمایلات و یك سلسله تظاهراتی است كه اصل و منشاء آن هنوز بر ما معلوم نیست و اگر تمام مردم یكسان بودند برای ما اشكالی نداشت كه آنها را مانند چارپایان بكار وادار نموده و یك نوع خوراك و مسكن برای دسته جمعی آنها تهیه كرد ولی بطوری كه ملاحظه می كنیم هر انسانی دارای یك شخصیت مخصوصی است و نمی توانست نسبت به همه یك نوع رفتار كرد- درست است كه از طرفی مردم زمینی باید مساوی باشند و مساوی هم خلق شده اند اما روحیات و احساسات و خصوصیات آنها با یكدیگر مساوی نیست و اگر ما بخواهیم حقوق آنها را مساوی بدانیم اشتباه بزرگی كرده ایم. چگونه ممكن است یك آدم بی فكر با یك متفكر و حساس در مقابل قانون مساوی باشند. چگونه ممكن است یك آدم بی فكر با یك متفكر و حساس در مقابل قانون مساوی باشند.

 

معانی مختلف انسان:

 

انسان در هر روز و عصر نتیجه مستقیم عادات زندگی و نوع فكر جامعه‌ای است كه در آن زندگی می كند- علوم عادی ما را به جائی رهبری كرد كه ما چون آن را نمی‌پسندیم حس می كنیم راه را عوضی آمده ایم با این حال هرچه را به ما داده  اند ما آنرا كوركورانه برای ادامه زندگی خود قبول كرده ایم.

 


قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی انسان،علم، معنا , تحقیق بررسی انسان،علم، معنا , پروژه بررسی انسان،علم، معنا , مقاله بررسی انسان،علم، معنا , دانلود تحقیق بررسی انسان،علم، معنا , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ایا از فعالیت وبلاگ راضی هستید
    آمار سایت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5340
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 222
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 349
  • آی پی دیروز : 101
  • بازدید امروز : 3,110
  • باردید دیروز : 137
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 5,110
  • بازدید ماه : 9,543
  • بازدید سال : 48,122
  • بازدید کلی : 585,381